جمله پند آموز
گرافیک
گرافیک (به یونانی: γραφικός) یا ارتباط تصویری (برابر فرهنگستان: نگاشتارگری)
حیطهای از هنرهای تجسمی است که دارای کاربردهای متنوّع و گستردهای است.
گرافیک یا به عبارت کاملتر طراحی گرافیک (Graphic design)، به کارگیری تکنیکهای
مختلف خلق آثار دوبعدی بر روی سطوح مختلف نظیر کاغذ، دیوار، بوم، فلز، چوب،
پارچه، پلاستیک، نمایشگر رایانه، سنگ و... است که در جهت رساندن پیامی خاص به
بیننده انجام بپذیرد. از جملهٔ این تکنیکها میتوان به: عکاسی، اچینگ، نقاشی،
روشهای مختلف چاپ اشاره نمود. در هنر طراحی گرافیک از عکس، تکنیکهای مختلف
طراحی (مداد، کنته، ذغال، پاستل گچی، پاستل روغنی، قلم و مرکب، مداد رنگی)،
تکنیکهای مختلف نقاشی (رنگ و روغن، آبرنگ، گواش، رنگهای آکریلیک)، کلاژ، انواع
روشهای چاپ دستی (سیلک اسکرین و باتیک) و هرنوع روش خلق تصویر استفاده میشود.
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند
بسته بندی علم، هنر و فن آوری محافظت از محصول برای نگهداری ، انبارش ، انتقال و توزیع، ذخیره، فروش و استفاده از آن است. بسته بندی شامل مراحل طراحی، ارزیابی، و تو لید بستهها می شود. بسته بندی بطور بسیار جامعی بر زندگی ما سایه افکندهاست، بطوریکه ما در تمام اطراف خود آنرا مشاهده میکنیم.از اقلام مواد غذایی و دارویی گرفته تا کالاهای مصرفی و لوازم خانگی و کالاهای صنعتی و استراتژیک مانند محصولات پتروشیمیایی همه با بسته بندی مرتبط هستند. وظیفه اصلی بسته بندی محافظت از محصول است.بسته بندی با برچسب های استاندارد این امکان را به ما میدهد تا متوجه شویم چه نوع محصولی داخل بسته قرار دارد و شرایط حفظ و نگهداری آن چگونه است. سازمان جهانی استاندارد (ISO) و سازمان های معتبر و ملی استاندارد کشورهای پیشرفته گامهای مهمی در تدوین استانداردهای بسته بندی و مشخصات فنی آن برداشته اند.
محافظت فیزیکی - اشیاء قرار داده شده درون بسته نیاز به محافظت در برابر سایر عوامل مانند ضربه، لرزش، فشار، حرارت و غیره... دارند.
لایه و مانع محافظتی - محافظت در برابر عدم ورود اکسیژن، بخار آب، گرد و خاک ، اشعه ماورابنفش و...، در بسته بندی مدنظر قرار می گیرند. عدم نفوذپذیری بسته یک فاکتور اساسی و مهم در طراحی بسته بندی است. در بعضی از بسته ها از ماده جذب کننده اکسیژن برای کمک به طول عمر بسته و به ویژه محصول داخل آن استفاده میشود.فشار هوای تعدیل شده یا کنترل شده نیز در بعضی از بستههای غذا گنجانده شدهاست.
حفظ کیفیت محتویات داخل بسته و طولانی کردن عمر آن یکی از مهمترین وظایف بسته بندی است.
اطلاع رسانی - اطلاعاتی مانند نحوه انبارش و استفاده از محصول، ترابری، چگونگی حذف یا نابود کردن بستهها یا محصولات بر روی بستهها چاپ شده و یا توسط برچسب آنها چسبیده می شوند. تمامی محصولات غذایی، دارویی، پزشکی و شیمیایی بسته بندی باید با استانداردهای معتبر بین المللی مطابقت داشته و در برخی موارد با قوانین بین المللی یا منطقه ای یا انجمنی مانند FDA , IMDG code , و... مطابقت داشته باشند.
بازاریابی - بسته بندیها و برچسبها میتوانند توسط بازاریابان برای ترغیب مشتریان بالقوه برای خرید محصول استفاده شوند. طراحی بسته یک نمود بیرونی ثابت و مهم برای دوجین از سالها بودهاست.ارتباطات بازاریابی و طراحیهای گرافیکی برای نما دادن به بسته و در اکثر موارد به عنوان نقطه اصلی فروش بکاربرده شدهاند.
ایمنی - بسته بندی نقشی مهم و اساسی در کاهش ریسک امنیتی برای سلامت محموله دارد. بستهها با پوشش مقاومتی مناسب بهتر میتوانند در کاهش آسیب و همچنین جلوگیری از دستبرد به محصول مطلوب واقع شوند.
بستهها میتوانند برای کاهش خطر دستبرد و دسترسی غیر مجاز به کالا ، سازماندهی و مهندسی شوند: ساختمان بعضی از بستهها برای جلوگیری از دسترسی غیر مجاز عایق مقاومتی دارند و بعضی نیز دارای مهر و لاک برای جلوگیری از باز شدن و دستبرد می باشند. بستهها همچنین میتوانند شامل ابزارهایی مانند بستههای زنگ دار و یا برچسبهای RFID باشند.
سهولت - بستهها باید ویژگیهایی را به همراه داشته باشند که باعث سهولت در توزیع، جابه جایی، نمایش، باز و بسته نمودن دوباره، فروش، استفاده و استفادهٔ مجدد از آن گردند.
بسته بندي به سيستم هماهنگی اطلاق مي شود كه هدف از آن آماده سازي كالا جهت حمل و نقل، توزيع، انبارش ، فروش و مصرف باشد. بسته بندي يك عمليات تجاري پيچيده، پويا، علمي، هنري است كه در بنيادي ترين شكل خود ،كاركرد هاي محافظت، نگهداري، حمل و نقل، اطلاع رساني و فروش را شامل مي شود .بسته بندي نوعي عملكرد خدماتي است كه به خودي خودنمي تواند وجود داشته باشد زيرا به يك كالا نيازمند است .اگر كالا يي وجود نداشته باشد بسته بندي نیز وجود نخواهد داشت.
آبرنگ یک رنگماده و نیز نقاشی یا طرحی که با این نوع رنگماده اجرا شده باشد است. در تولید آبرنگ از رنگدانه و یک ماده چسبنده قابل حل در آب (معمولاً صمغ عربی) استفاده میشود. آبرنگ را بهوسیله قلم مو بر روی کاغذ، مقوا، پاپیروس و... به کار میبرند. از این جهت با بسیاری از رنگمادههای پوششی تفاوت دارد که در آن رنگسایههای روشن از طریق رقیق کردن رنگماده حاصل میآید و نه با افزودن سفید.
هنرمندان بسیاری همچون وان دایک، آلبرشت دورر، ویلیام ترنر و دیگران از آبرنگ برای خلق آثار خود و یا برای تهیه پیش طرح بهره بردهاند. آبرنگ در انواع مختلف تیوپی و قرصی به بازار عرضه میشود.
نقاشی آبرنگ سابقهای کهن دارد و ردپای آن به نقاشیهای درون غار اروپای پله لیتیک و نگارنوشتهای مصریان قدیم میرسد. اما خصوصا در اروپای سدههای میانه، تاریخ بهره گیری این رنگ ماده از رنسانس شروع میشود و هنوز ادامه دارد.
آلبرشت دورر، یک خرگوش جوان، ۱۵۰۲، موزه آلبرتینا، وین
نقاش آلمانی، آلبرشت دورر (۱۴۷۱-۱۵۲۸) که آبرنگهای زیبایی از گیاهان، حیات وحش و مناظر نقاشی کردهاست، به عنوان یکی از اولین توسعه دهندگان این رنگ ماده شناخته میشود. یک مکتب مهم نقاشی با آبرنگ در آلمان بهوسیله هانس بول (۱۵۳۴-۱۵۹۳) به عنوان بخشی از رنسانس دورر، رهبری میشد.
جدای از شروع اولیه، آبرنگ بصورت فراگیر توسط نقاشان باروک و برای تهیه پیش طرح، کپیهها و طراحیهای بزرگ بکار برده میشد. در میان کاربران نخستین این رنگ ماده، وان دایک (در دوران اقامت در انگلستان)، کلود لورین، جیووانی بنه دتو کاستیلیونه، و بسیاری هنرمندان هلندی و فلمینگی قراردارند. به هر حال تصویرگری گیاهان و حیات وحش قدیمیترین و مهمترین سنت در نقاشی آبرنگ هستند. نقاشی از گیاهان در دوران رنسانس محبوب شد. چه برای تولید باسمههای چوبی تصاویر کتابها و چه به عنوان طراحیهای جوهری روی کاغذ. نقاشان گیاهان همواره در میان ستودهترین هنرمندان آبرنگ بودهاند، امروزه نیز ابرنگ (به جهت قابلیت بی همتای خود در نمایش رنگهای ایدهآل و دقیق) برای تصویرسازیهای علمی و انتشارات موزهها بکار میرود. تصویرسازی از حیات وحش در قرن نوزدهم با هنرمندانی چون جان جیمز آودوبون به اوج خود رسید، و امروز بسیاری از راهنماهای طبیعت گرایانه با آبرنگ مصور میشوند.
مداد آبرنگی نوعی از مداد رنگی است که میتوان با قلمموی نقاشی مرطوب رنگ آن را مانند آبرنگ روی کاغذ پخش کرد. بهترين برند براي مدادهاي آبرنگي، مدادهاي آبرنگي حرفه اي Design محصول شركت Bruynzeel (برونزيل) هلند هستند كه در 48 رنگ مختلف ارائه مي شود.
ویژگی نقاشی با مداد آبرنگی این است که اثر هم حالت آبرنگ را دارد، و هم ردّ مداد رنگی دیده میشود.
گواش گونهای از رنگ است که با حل شدن رنگدانهها در آب ایجاد میشود. گواش متفاوت از آبرنگ است و رنگ آمیزی با آن تصاویری مات ایجاد میکند. رنگآمیزی با گواش یکی از شیوههای پرکاربرد نقاشی توسط نقاشان برای تهیّهٔ تابلوها و کمیکها بوده است.
ذغال یا زغال یا اَنْگِشْت، ماده سبک، شکننده و سیاهرنگ باقیمانده از نیمسوختن چوب یا دیگر اندامهای گیاهی و جانوری است که قسمت اعظم ترکیبات آنها تبدیل به کربن شده باشد. این کربن نا خالص از ۸۵ تا ۹۸ درصد کربن تشکیل شدهاست.
ذغال، زغال، زگال، ژگال، ژکال، شگال[۱] و شگار[۱]و … همه و همه املاهای مختلف این واژهاند (در همهشان حرف نخست، حرکت پیش (-ُ) دارد) ولی استاد دهخدا چنین استدلال میکنند که «…ظاهراً چنانکه معمول نیز همان است، با ذال صحیح باشد چه «دغل» با دال مهمله نیز به معنی خس و خاشاکی است که در حمامها سوزند» حال آنکه دکتر معین کاملاً نظری دیگرگونه دارند و اصولاً املای با ذال را غلط میدانند.
در قدیم از آب زغال که سیاه بود برای دفع چشم زخم به عنوان حرز استفاده میشد. چنانکه خاقانی میگوید: آن زگال آب و سپندی که عرض دفع نکرد/ هم بدان پیرزن مخرقه خر باز دهید
آتَش یا تَش[۱] یا هیر[۲] انرژی گرمایی و نور است که هنگام واکنش شیمیایی آزاد میشود و حاصل سوختن یا احتراق یک شی میباشد. آتش دارای زبانه و گرما و روشناییست و بسته به مادهای که مشتعل شدهاست، رنگ شعلهها و شدت یا اندازه زبانههای آن متفاوت است. برخی از شعلههای آتش، مانند شعلهٔ یک شمع در حال سوختن، به اندازه کافی داغ هستند که اجزای یونش گازی داشتهباشد و می تواند به عنوان یک پلاسما در نظر گرفته شود.[۳] اگرچه مخالفتهایی در جوامع علمی با این امر وجود دارد.[۴] کوچکترین شکل آتش شعله نام دارد.
بسیاری از دانشمندان در گذشته آتش را یکی از چهار آخشیج (عنصر) اصلی تشکیلدهنده جهان میدانستند. در ایران آتش را بسیار محترم میداشتند و از این رو عدهای به اشتباه زرتشتیان آتش پرست شناخته شدند. به جز ایرانیان و زرتشتیان پیروان آیینهای دیگر هم کمابیش برای این عنصر ارزش قائلند، چنانکه پیروان بودا آتش را هرگز با فوت کردن خاموش نمیکنند.
آتش را در فارسی امروزی و در لهجههای گوناگون به شکلهای آتش، آتیش، تش، آذیش، آذر، آگِر، آیِر و... میگویند. در پهلوی آتش را آتخش میگفتند. در زبان اوستایی این واژه برابر با آتَرش بودهاست.
همچنین آذر از آدور یا آتور پهلوی به ما رسیدهاست. آتیش که تلفظ آتش در لهجه تهرانی و برخی لهجههای دیگر است نیز در زبان پهلوی آدیشت یا آتیشت و پستر در فارسی دری آذیش بودهاست.
تسلط بر آتش یکی از نقاط عطف زندگی انسان بود که به مجموعهای از تحولات انقلابی در زندگی آنان و تمایز آنها از دیگر انسانسایان منجر شد. ساخت آتش به منظور گرما، پخت غذا و حفاظت صورت گرفت. پخت غذا باعث شد تا هضم و جویدن غذاها سادهتر شده و مقدار انرژی قابل دریافت از مواد غذایی افزایش بیابد که خود میزان زمانی را که انسان صرف پیدا کردن غذا میکرد، کاهش میداد. تعیین زمان دقیق تسلط انسان بر آتش کار سادهای نیست. شواهدی از بر پا شدن آتش در بیش از یک تا یک و نیم میلیون سال پیش در آفریقای جنوبی و حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار سال پیش در اسرائیل وجود دارد اما با توجه به روباز بودن این مناطق ممکن است این آتش ها محصول صاعقه و نه ساخت انسان باشند. در سال ۲۰۱۲ بقایای آتشی که حدود یک میلیون سال پیش افروخته شده بود یافته شد. این آتش در غار وندرورک در آفریقای جنوبی توسط گونهای از انسانها که به احتمال قوی انسان راستقامت ساخته شده بود. اما نخستین مدارک از وجود یک نظام پختوپز غذا که شامل آتش، آتشدان و اجاق شود به حدود ۴۰۰ هزار سال قبل برمیگردد.
در اساطیر باستان پرومتئوس آتش را از خدایان ربود و به انسانها داد و به همین دلیل عقوبت سنگینی را به جان خرید. آتش نزد ملتهای متمدن جهان باستان دارای ارج و احترام بسیار بودهاست. در نزد هندوان پروردگار آتش آگنی نام داشت، یونانیان خدایگان آتش را «هستیا» (Hestia) الههی خانه و کاشانه میدانستند و رومیان، از آتش مقدس «وستا» (Vesta) به کمک باکرههای وستایی در آرامگاهش در فوروم نگهبانی میکردند و چینیان، خدای آتش را «تسئووانگ» (Tsao Wang) میخواندند. ایزد آذر نیز در میان ایرانیان ستوده بود.
یهودیان به آتش توجهی ویژه دارند، زیرا که در باور ایشان ده فرمان با آتش فروفرستاده شد و یهوه خدای ایشان در کوه طور به مانند آتش به چشم موسی دیده شد. در تعبیر ایشان زبانه آتش زبان یهوه است. در بسیاری از ادیان و فرهنگهایی که در آنها قربانی کردن از جمله آیینهای اصلی بوده٬ آتش نماد پاکی٬ پالایندگی یا ربوبیت است. البته در آیین مسیحیت آتش دوزخ از دیرباز در مقابل نور خدا و آسمانها قرار داشتهاست. در قرآن از آتش جهنم و عذاب آتش یاد شده است و شیطان و جن از آتش بدون دود آفریده شده است.
آتش یکی از عناصر چهارگانهی مقدس در ایران باستان و در آیین مزدیسنی محسوب میشود که با آیین و مراسم خاصی در آتشکدهها از آن نگهداری میشده است. بنا بر روایاتی(شاهنامه و سایر منابع) هوشنگ از پادشاهان پیشدادی روزی در کوهستان ناگهان چشمش به ماری سیاه افتاد و پاره سنگی به سمت او پرتاب کرد. از برخورد آن با سنگی دیگر جرقه برجهید و آتش برافروخته شد. هوشنگ به همراهانش گفت که این جرقه فروغی ایزدی است و باید از آن پرستاری کرد. در فرهنگ ایران باستان آتش مردمان پاک را نمیسوزاند و داوری با آتش (ور) برای سنجش راست از دروغ از همین باور سرچشمه می گیرد. چنانکه در داستان سیاوش برای آزمون پاکی٬ او میبایست از آتش میگذشت. هرودوت مینویسد که: ایرانیان به آتش به چشم یک ایزد مینگرند و هرگز آن را آلوده نمیکنند. حضور آتشدان در سنگنگارههای آرامگاه داریوش و در نگارههای تخت جمشید و بر روی سکهها نشاندهندهی نقش این عنصر در ایران باستان است
ایرانیان به چهار آخشیج(عنصر) آب، باد، خاک و آتش توجه بسیار داشتند و آنها را میستودند. در این میان آتش بیش از سه دیگر این آخشیجها در میان ایرانیان جای داشت، از اینرو دیگر ملتها گمان بردهاند که خدای اینان آتش است. فردوسی در شاهنامه دربارهٔ باورمندی ایرانیان باستان به آتش چنین میگوید:
نیا را همی بود آیین و کیش پرستیدن ایزدی بود بیش
نگویی که آتش پرستان بُدند پرستندهٔ پاک یزدان بُدند
بدان گَه بُدی آتش خوبرنگ چو مر تازیان راست محراب سنگ
دقیقی درباره توجه به آتش میگوید:
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زرتشت بنشین و برافکن شکم قاقم برپُشت
بس کس که ز زرتشت بگردیده دگربار ناچار کند روی سوی قبلهٔ زرتشت
من سرد نیایم که مرا زآتش هجران آتشکده گشتهاست دل و دیده چو چرخُشت
گردست نهم بر دل از سوختن دل انگِشت شود بیشک در دست من انگُشت
تعریف جلالی : گرافیک یک اثر هنریست که میخواهد پیامی رااز طریق بصری در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطب برساند
بسته بندی علم، هنر و فن آوری محافظت از محصول برای نگهداری ، انبارش ، انتقال و توزیع، ذخیره، فروش و استفاده از آن است. بسته بندی شامل مراحل طراحی، ارزیابی، و تو لید بستهها می شود. بسته بندی بطور بسیار جامعی بر زندگی ما سایه افکندهاست، بطوریکه ما در تمام اطراف خود آنرا مشاهده میکنیم.از اقلام مواد غذایی و دارویی گرفته تا کالاهای مصرفی و لوازم خانگی و کالاهای صنعتی و استراتژیک مانند محصولات پتروشیمیایی همه با بسته بندی مرتبط هستند. وظیفه اصلی بسته بندی محافظت از محصول است.بسته بندی با برچسب های استاندارد این امکان را به ما میدهد تا متوجه شویم چه نوع محصولی داخل بسته قرار دارد و شرایط حفظ و نگهداری آن چگونه است. سازمان جهانی استاندارد (ISO) و سازمان های معتبر و ملی استاندارد کشورهای پیشرفته گامهای مهمی در تدوین استانداردهای بسته بندی و مشخصات فنی آن برداشته اند.
محافظت فیزیکی - اشیاء قرار داده شده درون بسته نیاز به محافظت در برابر سایر عوامل مانند ضربه، لرزش، فشار، حرارت و غیره... دارند.
لایه و مانع محافظتی - محافظت در برابر عدم ورود اکسیژن، بخار آب، گرد و خاک ، اشعه ماورابنفش و...، در بسته بندی مدنظر قرار می گیرند. عدم نفوذپذیری بسته یک فاکتور اساسی و مهم در طراحی بسته بندی است. در بعضی از بسته ها از ماده جذب کننده اکسیژن برای کمک به طول عمر بسته و به ویژه محصول داخل آن استفاده میشود.فشار هوای تعدیل شده یا کنترل شده نیز در بعضی از بستههای غذا گنجانده شدهاست.
حفظ کیفیت محتویات داخل بسته و طولانی کردن عمر آن یکی از مهمترین وظایف بسته بندی است.
اطلاع رسانی - اطلاعاتی مانند نحوه انبارش و استفاده از محصول، ترابری، چگونگی حذف یا نابود کردن بستهها یا محصولات بر روی بستهها چاپ شده و یا توسط برچسب آنها چسبیده می شوند. تمامی محصولات غذایی، دارویی، پزشکی و شیمیایی بسته بندی باید با استانداردهای معتبر بین المللی مطابقت داشته و در برخی موارد با قوانین بین المللی یا منطقه ای یا انجمنی مانند FDA , IMDG code , و... مطابقت داشته باشند.
بازاریابی - بسته بندیها و برچسبها میتوانند توسط بازاریابان برای ترغیب مشتریان بالقوه برای خرید محصول استفاده شوند. طراحی بسته یک نمود بیرونی ثابت و مهم برای دوجین از سالها بودهاست.ارتباطات بازاریابی و طراحیهای گرافیکی برای نما دادن به بسته و در اکثر موارد به عنوان نقطه اصلی فروش بکاربرده شدهاند.
ایمنی - بسته بندی نقشی مهم و اساسی در کاهش ریسک امنیتی برای سلامت محموله دارد. بستهها با پوشش مقاومتی مناسب بهتر میتوانند در کاهش آسیب و همچنین جلوگیری از دستبرد به محصول مطلوب واقع شوند.
بستهها میتوانند برای کاهش خطر دستبرد و دسترسی غیر مجاز به کالا ، سازماندهی و مهندسی شوند: ساختمان بعضی از بستهها برای جلوگیری از دسترسی غیر مجاز عایق مقاومتی دارند و بعضی نیز دارای مهر و لاک برای جلوگیری از باز شدن و دستبرد می باشند. بستهها همچنین میتوانند شامل ابزارهایی مانند بستههای زنگ دار و یا برچسبهای RFID باشند.
سهولت - بستهها باید ویژگیهایی را به همراه داشته باشند که باعث سهولت در توزیع، جابه جایی، نمایش، باز و بسته نمودن دوباره، فروش، استفاده و استفادهٔ مجدد از آن گردند.
بسته بندي به سيستم هماهنگی اطلاق مي شود كه هدف از آن آماده سازي كالا جهت حمل و نقل، توزيع، انبارش ، فروش و مصرف باشد. بسته بندي يك عمليات تجاري پيچيده، پويا، علمي، هنري است كه در بنيادي ترين شكل خود ،كاركرد هاي محافظت، نگهداري، حمل و نقل، اطلاع رساني و فروش را شامل مي شود .بسته بندي نوعي عملكرد خدماتي است كه به خودي خودنمي تواند وجود داشته باشد زيرا به يك كالا نيازمند است .اگر كالا يي وجود نداشته باشد بسته بندي نیز وجود نخواهد داشت.
آبرنگ یک رنگماده و نیز نقاشی یا طرحی که با این نوع رنگماده اجرا شده باشد است. در تولید آبرنگ از رنگدانه و یک ماده چسبنده قابل حل در آب (معمولاً صمغ عربی) استفاده میشود. آبرنگ را بهوسیله قلم مو بر روی کاغذ، مقوا، پاپیروس و... به کار میبرند. از این جهت با بسیاری از رنگمادههای پوششی تفاوت دارد که در آن رنگسایههای روشن از طریق رقیق کردن رنگماده حاصل میآید و نه با افزودن سفید.
هنرمندان بسیاری همچون وان دایک، آلبرشت دورر، ویلیام ترنر و دیگران از آبرنگ برای خلق آثار خود و یا برای تهیه پیش طرح بهره بردهاند. آبرنگ در انواع مختلف تیوپی و قرصی به بازار عرضه میشود.
نقاشی آبرنگ سابقهای کهن دارد و ردپای آن به نقاشیهای درون غار اروپای پله لیتیک و نگارنوشتهای مصریان قدیم میرسد. اما خصوصا در اروپای سدههای میانه، تاریخ بهره گیری این رنگ ماده از رنسانس شروع میشود و هنوز ادامه دارد.
آلبرشت دورر، یک خرگوش جوان، ۱۵۰۲، موزه آلبرتینا، وین
نقاش آلمانی، آلبرشت دورر (۱۴۷۱-۱۵۲۸) که آبرنگهای زیبایی از گیاهان، حیات وحش و مناظر نقاشی کردهاست، به عنوان یکی از اولین توسعه دهندگان این رنگ ماده شناخته میشود. یک مکتب مهم نقاشی با آبرنگ در آلمان بهوسیله هانس بول (۱۵۳۴-۱۵۹۳) به عنوان بخشی از رنسانس دورر، رهبری میشد.
جدای از شروع اولیه، آبرنگ بصورت فراگیر توسط نقاشان باروک و برای تهیه پیش طرح، کپیهها و طراحیهای بزرگ بکار برده میشد. در میان کاربران نخستین این رنگ ماده، وان دایک (در دوران اقامت در انگلستان)، کلود لورین، جیووانی بنه دتو کاستیلیونه، و بسیاری هنرمندان هلندی و فلمینگی قراردارند. به هر حال تصویرگری گیاهان و حیات وحش قدیمیترین و مهمترین سنت در نقاشی آبرنگ هستند. نقاشی از گیاهان در دوران رنسانس محبوب شد. چه برای تولید باسمههای چوبی تصاویر کتابها و چه به عنوان طراحیهای جوهری روی کاغذ. نقاشان گیاهان همواره در میان ستودهترین هنرمندان آبرنگ بودهاند، امروزه نیز ابرنگ (به جهت قابلیت بی همتای خود در نمایش رنگهای ایدهآل و دقیق) برای تصویرسازیهای علمی و انتشارات موزهها بکار میرود. تصویرسازی از حیات وحش در قرن نوزدهم با هنرمندانی چون جان جیمز آودوبون به اوج خود رسید، و امروز بسیاری از راهنماهای طبیعت گرایانه با آبرنگ مصور میشوند.
مداد آبرنگی نوعی از مداد رنگی است که میتوان با قلمموی نقاشی مرطوب رنگ آن را مانند آبرنگ روی کاغذ پخش کرد. بهترين برند براي مدادهاي آبرنگي، مدادهاي آبرنگي حرفه اي Design محصول شركت Bruynzeel (برونزيل) هلند هستند كه در 48 رنگ مختلف ارائه مي شود.
ویژگی نقاشی با مداد آبرنگی این است که اثر هم حالت آبرنگ را دارد، و هم ردّ مداد رنگی دیده میشود.
گواش گونهای از رنگ است که با حل شدن رنگدانهها در آب ایجاد میشود. گواش متفاوت از آبرنگ است و رنگ آمیزی با آن تصاویری مات ایجاد میکند. رنگآمیزی با گواش یکی از شیوههای پرکاربرد نقاشی توسط نقاشان برای تهیّهٔ تابلوها و کمیکها بوده است.
ذغال یا زغال یا اَنْگِشْت، ماده سبک، شکننده و سیاهرنگ باقیمانده از نیمسوختن چوب یا دیگر اندامهای گیاهی و جانوری است که قسمت اعظم ترکیبات آنها تبدیل به کربن شده باشد. این کربن نا خالص از ۸۵ تا ۹۸ درصد کربن تشکیل شدهاست.
ذغال، زغال، زگال، ژگال، ژکال، شگال[۱] و شگار[۱]و … همه و همه املاهای مختلف این واژهاند (در همهشان حرف نخست، حرکت پیش (-ُ) دارد) ولی استاد دهخدا چنین استدلال میکنند که «…ظاهراً چنانکه معمول نیز همان است، با ذال صحیح باشد چه «دغل» با دال مهمله نیز به معنی خس و خاشاکی است که در حمامها سوزند» حال آنکه دکتر معین کاملاً نظری دیگرگونه دارند و اصولاً املای با ذال را غلط میدانند.
در قدیم از آب زغال که سیاه بود برای دفع چشم زخم به عنوان حرز استفاده میشد. چنانکه خاقانی میگوید: آن زگال آب و سپندی که عرض دفع نکرد/ هم بدان پیرزن مخرقه خر باز دهید
آتَش یا تَش[۱] یا هیر[۲] انرژی گرمایی و نور است که هنگام واکنش شیمیایی آزاد میشود و حاصل سوختن یا احتراق یک شی میباشد. آتش دارای زبانه و گرما و روشناییست و بسته به مادهای که مشتعل شدهاست، رنگ شعلهها و شدت یا اندازه زبانههای آن متفاوت است. برخی از شعلههای آتش، مانند شعلهٔ یک شمع در حال سوختن، به اندازه کافی داغ هستند که اجزای یونش گازی داشتهباشد و می تواند به عنوان یک پلاسما در نظر گرفته شود.[۳] اگرچه مخالفتهایی در جوامع علمی با این امر وجود دارد.[۴] کوچکترین شکل آتش شعله نام دارد.
بسیاری از دانشمندان در گذشته آتش را یکی از چهار آخشیج (عنصر) اصلی تشکیلدهنده جهان میدانستند. در ایران آتش را بسیار محترم میداشتند و از این رو عدهای به اشتباه زرتشتیان آتش پرست شناخته شدند. به جز ایرانیان و زرتشتیان پیروان آیینهای دیگر هم کمابیش برای این عنصر ارزش قائلند، چنانکه پیروان بودا آتش را هرگز با فوت کردن خاموش نمیکنند.
آتش را در فارسی امروزی و در لهجههای گوناگون به شکلهای آتش، آتیش، تش، آذیش، آذر، آگِر، آیِر و... میگویند. در پهلوی آتش را آتخش میگفتند. در زبان اوستایی این واژه برابر با آتَرش بودهاست.
همچنین آذر از آدور یا آتور پهلوی به ما رسیدهاست. آتیش که تلفظ آتش در لهجه تهرانی و برخی لهجههای دیگر است نیز در زبان پهلوی آدیشت یا آتیشت و پستر در فارسی دری آذیش بودهاست.
تسلط بر آتش یکی از نقاط عطف زندگی انسان بود که به مجموعهای از تحولات انقلابی در زندگی آنان و تمایز آنها از دیگر انسانسایان منجر شد. ساخت آتش به منظور گرما، پخت غذا و حفاظت صورت گرفت. پخت غذا باعث شد تا هضم و جویدن غذاها سادهتر شده و مقدار انرژی قابل دریافت از مواد غذایی افزایش بیابد که خود میزان زمانی را که انسان صرف پیدا کردن غذا میکرد، کاهش میداد. تعیین زمان دقیق تسلط انسان بر آتش کار سادهای نیست. شواهدی از بر پا شدن آتش در بیش از یک تا یک و نیم میلیون سال پیش در آفریقای جنوبی و حدود ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار سال پیش در اسرائیل وجود دارد اما با توجه به روباز بودن این مناطق ممکن است این آتش ها محصول صاعقه و نه ساخت انسان باشند. در سال ۲۰۱۲ بقایای آتشی که حدود یک میلیون سال پیش افروخته شده بود یافته شد. این آتش در غار وندرورک در آفریقای جنوبی توسط گونهای از انسانها که به احتمال قوی انسان راستقامت ساخته شده بود. اما نخستین مدارک از وجود یک نظام پختوپز غذا که شامل آتش، آتشدان و اجاق شود به حدود ۴۰۰ هزار سال قبل برمیگردد.
در اساطیر باستان پرومتئوس آتش را از خدایان ربود و به انسانها داد و به همین دلیل عقوبت سنگینی را به جان خرید. آتش نزد ملتهای متمدن جهان باستان دارای ارج و احترام بسیار بودهاست. در نزد هندوان پروردگار آتش آگنی نام داشت، یونانیان خدایگان آتش را «هستیا» (Hestia) الههی خانه و کاشانه میدانستند و رومیان، از آتش مقدس «وستا» (Vesta) به کمک باکرههای وستایی در آرامگاهش در فوروم نگهبانی میکردند و چینیان، خدای آتش را «تسئووانگ» (Tsao Wang) میخواندند. ایزد آذر نیز در میان ایرانیان ستوده بود.
یهودیان به آتش توجهی ویژه دارند، زیرا که در باور ایشان ده فرمان با آتش فروفرستاده شد و یهوه خدای ایشان در کوه طور به مانند آتش به چشم موسی دیده شد. در تعبیر ایشان زبانه آتش زبان یهوه است. در بسیاری از ادیان و فرهنگهایی که در آنها قربانی کردن از جمله آیینهای اصلی بوده٬ آتش نماد پاکی٬ پالایندگی یا ربوبیت است. البته در آیین مسیحیت آتش دوزخ از دیرباز در مقابل نور خدا و آسمانها قرار داشتهاست. در قرآن از آتش جهنم و عذاب آتش یاد شده است و شیطان و جن از آتش بدون دود آفریده شده است.
آتش یکی از عناصر چهارگانهی مقدس در ایران باستان و در آیین مزدیسنی محسوب میشود که با آیین و مراسم خاصی در آتشکدهها از آن نگهداری میشده است. بنا بر روایاتی(شاهنامه و سایر منابع) هوشنگ از پادشاهان پیشدادی روزی در کوهستان ناگهان چشمش به ماری سیاه افتاد و پاره سنگی به سمت او پرتاب کرد. از برخورد آن با سنگی دیگر جرقه برجهید و آتش برافروخته شد. هوشنگ به همراهانش گفت که این جرقه فروغی ایزدی است و باید از آن پرستاری کرد. در فرهنگ ایران باستان آتش مردمان پاک را نمیسوزاند و داوری با آتش (ور) برای سنجش راست از دروغ از همین باور سرچشمه می گیرد. چنانکه در داستان سیاوش برای آزمون پاکی٬ او میبایست از آتش میگذشت. هرودوت مینویسد که: ایرانیان به آتش به چشم یک ایزد مینگرند و هرگز آن را آلوده نمیکنند. حضور آتشدان در سنگنگارههای آرامگاه داریوش و در نگارههای تخت جمشید و بر روی سکهها نشاندهندهی نقش این عنصر در ایران باستان است
ایرانیان به چهار آخشیج(عنصر) آب، باد، خاک و آتش توجه بسیار داشتند و آنها را میستودند. در این میان آتش بیش از سه دیگر این آخشیجها در میان ایرانیان جای داشت، از اینرو دیگر ملتها گمان بردهاند که خدای اینان آتش است. فردوسی در شاهنامه دربارهٔ باورمندی ایرانیان باستان به آتش چنین میگوید:
نیا را همی بود آیین و کیش پرستیدن ایزدی بود بیش
نگویی که آتش پرستان بُدند پرستندهٔ پاک یزدان بُدند
بدان گَه بُدی آتش خوبرنگ چو مر تازیان راست محراب سنگ
دقیقی درباره توجه به آتش میگوید:
برخیز و برافروز هلا قبلهٔ زرتشت بنشین و برافکن شکم قاقم برپُشت
بس کس که ز زرتشت بگردیده دگربار ناچار کند روی سوی قبلهٔ زرتشت
من سرد نیایم که مرا زآتش هجران آتشکده گشتهاست دل و دیده چو چرخُشت
گردست نهم بر دل از سوختن دل انگِشت شود بیشک در دست من انگُشت